واژه های کثیف !

این مقاله دارای چند قسمت می باشد و طی آن تصمیم دارم اتفاقات و رفتارهایی را توضیح دهم که در فرهنگ عامه بشکل خوبی از آن یاد میشود اما ارائه آنها در زمانهایی تماماٌ بازی افراد با دیگران است!. بعضی از این بازیها خواسته و بعضی هم نا خواسته انجام می شود . هر کدام از این واژه ها در مقطعی بکار گرفته می شود و در نتیجه مقاله ممکن است تا حدی از این شاخه به آن شاخه بپرد .اما به هر جهت بدست آوردن یک دید کلی از آنان شاید بتواند در لحظاتی که شرایط بحرانی را می گذرانید به یاری شما بیاید
یا حد اقل دلیل اتفاقی برایتان روشنتر گردد.
برای این مهم تعدادی واژه وجود دارند که من یکی یکی آنها را طی چند مقاله توضیح خواهم داد....

1- تفاهم – بزرگترین دروغ به خود و دیگری !
نحوه ارائه : نا خواسته
نتیجه : اشکالات و درگیریهای بعد از ازدواج

روابط آدمها شکلهای پیچیده ای دارد. آدمها همواره دارای اعتقادات و علایقی هستند که در سرشت آنها شکل گرفته و شخصیت آنها را ساخته است. این خصوصیات چیزهایی هستند که درواقع برای اینکه بتوان با کسی بود و یا برعکس آن ، نقش حیاتی را بازی می کنند. در ارتباطات برای به هم پیوستن دو نفر ، چه در قالب ازدواج و چه در قالب دوستی ، این خصوصیات هستند که شدنی بودن این امر را ممکن و یا ناممکن می سازند . در فرهنگ عامه به دو نفر که دارای خصوصیات یکسانی باشند و دید و استنباطی شبیه به یکدیگر از مسائل بیرون و درون داشته باشند را ، افرادی که با یکدیگر تفاهم دارند خطاب می کنند! این کلمه در واقع دلیل اصلی برای انتخاب یک همسر مطلوب از سوی افراد ذکر می گردد. به هر دختر و پسری که برسید و از آنها سوال کنید برای انتخاب یک همسر چه فاکتوری مهم است ، بلافاصله مانند یک ضبط صوت عنوان می کنند که باید با هم تفاهم داشته باشند! اما متاسفانه این کلمه در جای خودش بکار گرفته نشده! تفاهم از نگاه عام بدین معناست که از موضوعی افراد یک برداشت مشترک داشته باشند و در نتیجه می توانند همدیگر را در زندگی درک کنند. افراد برای شناسایی یکدیگرو پیدا کردن وجود یا عدم وجود تفاهم ، معمولاٌ شروع به ابراز و ارائه کردن شرایط و خصوصیات و علایق خود در موضوعات مختلف می کنند. اونها با هم صحبت می کنند و زمان صرف می کنند و در صورت جور بودن آن کلی ذوق می کنند که با هم تفاهم دارند! ولی این رابطه در صورت منجر شدن به ازدواج ، افراد را تبدیل به زوجهایی می کند که پوست یکدیگر را می کنند! آنها مانند هزاران زن و شوهری می گردند که در اطراف خود می توانید آنها را بیابید و ببینید که چگونه با وجود داشتن عشق و علاقه و تفاهم در ابتدا ، اکنون مشکلات عجیبی در زندگی آنها نمود کرده است! !!
چراکه معنای صحیح کلمه تفاهم چیز دیگریست ! تفاهم یعنی درک وضعیت و قبول شرایط در لحظه مناسب . این دو تفسیر به ظاهر مربوط به هم ، بی نهایت با هم اختلاف دارند!
در واقع به اعتقاد من نقش کلمه تفاهم را در زبان باید کلمه
هم باشگاهی بازی می کرد که متاسفانه این چنین نیست. زیراکه هیچ دو نفری در دنیا نیستند که عضو یک باشگاه باشند و نتوانند با هم زندگی کنند. این دو نفر حتی اگر به هیچ عنوان با یکدیگر تفاهم ( در معنی لغت ابتدایی ) هم نداشته باشند ، می توانند شاد و سلامت در کنار یکدیگر زندگی کنند. انسانها هر کدام دارای خصوصیاتی بد و خوب هستند. دارای یکسری عقاید و واکنشها نسبت به اطراف هستند. اینکه این واکنشها یکی باشد تفاهم نیست بلکه پذیرفتن یک واکنش بدور از قضاوت معنی اصلی کلمه تفاهم است. براحتی می توان با فردی که دارای بزرگترین اشکالات از هر نظر است زندگی راحت و آرامی داشت به شرطی که این ایرادات از سوی شما پذیرفته شود . اما فقط کافیست که شما بخواهید خلاف این عمل کنید! نتیجه کاملاٌ واضح است. در حقیقت چکیده مطلب این است که معتای صحیح واژه را بپذیرید. در زمان شناسایی بجای یافتن پوینت های مشترکی که با هم دارید ، به میزان قبول یا عدم قبول فکتهای بد و فکتهای غریب شخصیت وی ، بپردازید. یافتن اینکه چه چیزهای مشترکی دارید کار احمقانه ایست بلکه بررسی اینکه این اختلافات تا چه حد پذیرفتنی و قابل هضم است برگ برنده شما خواهد بود .

2- از خود گذشتگی و ایٍثار عامل خالی شدن افراد از درون !!
نحوه ارائه : خواسته و نا خواسته
نتیجه : تحمل یک ماسک از شخصیت غیر واقعی و احساس شکنندگی شخصیتی!

جلوه ناخودآگاه:
همگی افراد دارای خواستها و شرایطی هستند که شخصیت آنها را می سازد. توجه کنید که این خواستها عموماٌ خصوصیات فردی نیستند.صرفاٌ خواسته هستند و عموماٌ هم چیزهای بظاهر بی ارزشی میزنند. آنها حتی می تواند بسادگی چیزهای واقعاٌ غیر ضروری در خوشبختی دو نفر باشند! بسادگی اینکه یک زن همیشه همسری قد بلند می خواسته! یا یک مرد همواره دوست داشته که دارای زنی باشد که به وی متکی باشد . اینکه مردی همواره دوست دارد علیرقم آزاد گذاری زن تصمیم گیرنده نهایی خانه اش باشد . و هزاران مورد دیگر که عموماٌ حتی وقتی جدا جدا به آنها نگاه می کنید نه تنها چیز ضروری نیستند بلکه مخالف با منافات ازدواج و زندگی مشترک وحتی ارتباطات دوستانه هم هستند! همه افراد دارای این خصوصیات هستند . حال مسئله اینجاست که آدمها شروع به قایم کردن اینها می کنند! در حقیقت تمام این خصوصیات بد و خوب از شما راندمانی را می سازد که آن را شما می نامند. تمام چیزهای بد وخوب با هم این راندمان را ساخته اند و اگر این راندمان به هم بخورد شما برای مدتی خود نخواهید بود! چرا می گویم برای مدتی ، چون قدرت پنهان کردن و خفه کردن چیزهایی که هستید را ندارید! اگر هم بتوانید اینکار را انجام دهید قطعاٌ ریشه شادابی خود را سوزانده اید! در حقیقت از خود گذشتگی کار احمقانه ای در زندگی افراد می باشد...آدمها قرار نیست در صورت اینکه بخواهند با کسی باشند خود را عوض کنند. بلکه در صورت وجود تفاهم ( در واژه جدید ) افراد همه چیز بد وخوب را با هم می پذیرند.
معمولاٌ دید منطقی به ماجرا سبب ایجاد این ایراد می گردد! چراکه فرد با خود می اندیشد که این خواسته چیز بظاهر صحیحی نیست و از آن صرف نظر میکند. یا مثلاٌ شرایطی را در فرد مقابل علیرقم اینکه همیشه برایش ثقیل بوده ، بخاطر خود فرد و دستیابی به وی می پذیرد و از آن صرف نظر می کند!
این اشتباه بزرگیست. چراکه بعد از ازدواج یا حداقل دست یابی به فرد مورد نظر این خصوصیتها کم کم خود را نمایان می کنند و اینقدر بشما فشار می آورند تا از خود بی خودتان نمایند. ذهن شما باید اکنون انرژی هم صرف بازداشت این نیروها بنماید. نیروهایی که در واقع هیچ چیز نیستند بجز خود شما! چکیده مطلب اینکه برای بدست آوردن کسی بازی نکنید ! خود را دیگری نشان ندید ! و خود را سانسور نکنید! هرکس هر چقدر هم که ارزشمند باشد اگر قرار باشد برای بودن با وی شما رو در روی خود قرار بگیرید حماقت بزرگی مرتکب شده اید
جلوه خود آگاه :
عموماٌ این رفتار بیشتر در آقایان صورت می گیرد. آنها برای بدست آوردن دختری ، حال چه بقصد دوستی و چه بقصد ازدواج ، رفتارهایی از خود نشان می دهند که مربوط به آنها نیست! بعضی از این رفتارها بازهم نا خود آگاه و بعضی از آنها خود آگاه است! موارد خود آگاه بیشتر در زمانی شکل می گیرد که فردی بخواهد به هر قیمتی شخصی را بدست بیاورد! بدست آوردن نه در شکل سوء‌استفاده ، بلکه در این شکل که اینقدر فردی در نظرش خواستنی است که باید برای وی باشد .تاکید اینکه این تقلا اصلاٌ به معنای واژه عشق نمی باشد. صرفاٌ خواستن فردیست که شما واقعاٌ تاییدش می کنید! جنس مخالف بدلیل تشابه این رفتار با عشق، شاید فریفته گردد اما به هر حال فرد همیشه با چشمانی بسته در اتوبان ، بدون دقت به مقدار هزینه ای که می پردازد حرکت می کند !
آرزوی داشتن کسی در افراد باعث میشود که خود را بی وقفه در حال ارائه سرویس بیابند! آنها می ترسند که رابطه ای که شکل نهال دارد پاره گردد! آنها نرم از عقاید خود دفاع می کنند . آنها امکان فرار و بازی را خود به فرد مقابل میدهند . آنها می پردازند و می پردازند . در خصوصیت آشکار این گروه می توان مشاهده کرد که فرد حتی خود را به تمام اتفاقات زندگی جنس مخالف هم علاقه‌مند نشان میدهد! چی شد؟ ...خبرم کن.... کمک لازم نداری؟ .... نگران شدم! و .. و .. و . انواع و اقسام اظهارات و رفتارهای دوستانه که در واقع وامهایی هستند که افراد از خود می گیرند و رایگان در اختیار دیگری قرار میدهند تا شاید روزی باز پس گرفته شود!!!
تمام اینها بازی کثیفی است که با کلمات در پشت واژه ها انجام داده میشود تا فردی بدست آید! در اصطلاح، من این افراد را گداهای عاطفه می نامم.
این گروه دارای رفتارهای نا خود آگاهی نیز هستند. یعنی بطور نا خواسته در روابط بصورت مفعول هستند! در مثال باید عنوان کنم که برای جلوگیری از افتادن ستونی که دیگر پایه ندارد ، دو نفر باید از دو جهت به آن نیرویی یکسان وارد کنند. در غیر اینصورت نهایتاٌ ستون بر سر فردی که نیروی کمی ارائه میدهد خراب خواهد شد!
در روابط این افراد عموماٌ بصورت نا خود آگاه تمامی امکانات انتخاب و حرکت را از دست میدهند! آنها صرفاٌ خود را دفع می کنند و دیگری را آزاد می گذارند. حال این در خود ریزی چه زمانی و در کجا و به چه صورت بروز خواهد کرد خود داستان دیگریست. نکته دیگر اینکه این افراد در روابط با جنس مخالف یک چهره دارند و در روابط با جنس موافق چهره دیگری!! و این بسیار چیز ناخوشایندی از آنان بتصویر خواهد کشید و باعث خواهد شد بخاطر قضاوتی که در شخصیت وی می کنند در لحظه دیگری از دیدن شخصیت دیگر وی ، آنچنان جا بخورند که حتی وی را نشناسند!
در انتها نمی توانم توضیح بدهم که اینکار را نکنید! این شخصیت یکنفر است و نحوه حرکتی که ترجیح می دهد . فقط می توانم بگویم که اکنون باید در رفتارها دقیقتر شوید تا بتوانید واقعی یا غیرواقعی بودن آنها را
درک کنید. اکنون باید بدانید چرا بعد از ارتباطات گاهاٌ احساس ضعف شخصیت می کنید . و اکنون باید بهتر تصمیم بگیرید که این فرد مورد خواست شماست و یا نه. و در صورت رعایت این مسئله حداقل چیز غیر قابل انتظاری را مشاهده نخواهید کرد... 

 

ادامه دارد ...